* ما همه در این دنیا ، غریب هستیم ! *

 

یه جایی خوندم، تاریخ تکرار میشه.

تا به امروز زیاد بهش توجه نداشتم، اما حالا دیگه یقین پیدا کردم که برخی اتفاقها، عینا سالها بعد اتفاق میفتن.

دو سال پیش هم اتفاقی مشابه امروز رخ داد.

گاهی وقتا شک میکنم هر روزی که میگذره، روز نو و جدیدی باشه.

از کجا معلوم؟!

شاید هر روز ما صد بار تکرار میشه . ما که به هرحال متوجه نیستیم.

یعنی شاید امروز ده بار دیگه هم تکرار شده باشه، ولی ما فکر میکنیم روز تازه ای رو شروع کردیم.

امکانش هست؟

نمیدونم.

من به این دنیا شک دارم.

به بزرگیش. به این که ما رو به بازی گرفته.

به این که چرا اینقد زود میگذره روزگار؟

به این که چرا عمرهای قدیمی ثمربخش تر بود.

واقعا که ، قدیمی ها زندگی کردند، ما هم زندگی میکنیم.

زندگی که چه عرض کنم.

 ما همه در این دنیا غریب هستیم.

با همه چیز. در حالیکه که همیشه کنار هم هستیم، دل هامون از همدیگه دوره!

ما خودمون رو ، شخصیتمون رو ، گم کردیم.

گم شدیم بین این همه آهن پاره.

گم شدیم میون به ظاهر علم و تکنولوژی.

علمی که انسان ها رو از همدیگه دور کنه، به چه دردی میخوره؟

تلفن اومد، جای رفت و آمد.

ماشین، جای پیاده روی.

رایانه و ماشین حساب جای چرتکه های قدیمی.

جای مغز، جای هوش، جای همه چی گرفته شد. جای همه چی تصرف شد.

عشق، کمتر شد.

عشقِ به خدا، فراموش شد. عشق های ناپاک زمینی زیاد شد.

عشق جای خودش رو به هوس داد و رفت. کجا رفت؟ 

نمیدونم. اما این خیلی واضحه که با رفتنش، انسانها به خواب جهالت رفتند و انگار قصد بیدار شدن رو هم ندارن.

عشق، چه کلمه ی پاکی هست. اما دارن اون رو به کثافت میکشن.

دنیا، دنیا، بچرخ.

مثل همیشه یادت به ما آدما نباشه. روزگار هرکاری دوست داری بکن.

فقط یه خواهشی دارم، زود تر تمومش کن این بازی مسخره رو.

بازی مسخره نه! بازی وحشتناک و غم انگیز. یک تراژدی به تمام معنا.

ما مثل عروسک خیمه شب بازی شدیم و روزگار هرطوری که میخواد، ما رو می گردونه، می چرخونه، می رقصونه!

وای خدایا!

کاش بندهایی که به دست و پامون بسته شده باز کنیم. از عروسک بودن خسته شیم.

آدم باشیم. بیاین از خودمون شروع کنیم. من خوب بشم. شما خوب بشید. اونوقت کل دنیا پر از خوبی میشه. پر از آدم خوب میشه!

دست از ادب کردن دیگران برداریم وقتی خودمون هنوز معنی " ادب" رو نمیدونیم. بعد، فقط نصیحت میکنیم.

آدمها، نیما فریاد زد، صداش رو گوش نکردید، حالا رها فریاد میزنه، بلکه صداشو گوش کنید.

بیاین، خوبی رو درک کنیم و خوب باشیم.

آدمیت رو درک کنیم و آدم باشیم.

همین!